احسان رهام؛ پژوهشگر موسسه مطالعات جهان معاصر
تروریسم استفاده غیرقانونی از خشونت یا ارعاب، برای دنبال کردن اهداف سیاسی است، بهخصوص علیه غیرنظامیان که یکی از اشکال آن میتواند، تروریسم رسانهای باشد. زماني که سخن از تروريسم به ميان میآید، قهراً پاي رسانهها نيز به ميان کشيده میشود، چرا که تروريسم به علت طبيعت خود، سلاحی است رواني، براي منتقل کردن يک تهديد. گروههای تروريستي با استفاده از این قابلیت به ابعاد عملکرد هراسانگیزشان وسعت بيشتري میدهند، ابعاد اینگونه تروریسمها میتواند وسیع و اثرگذار باشد، از کاربرد آن در naming,shaming and shooting (بدنامی، رسوایی و سپس حذف فرد) افراد و چهرههای تأثیرگذار مخالف (نظیر آنچه برای سرهنگ قذافی و سردار سلیمانی رخ داد) گرفته تا ساختن آیندهای نامشخص، در برابر ديدگان مخاطبان خود (بهعنوان نمونه در ایالاتمتحده آمريکا بعد از حادثهی يازده سپتامبر، رسانههایی که مطالب مربوط به عملیاتهای تروريستي را منعکس میکردند باعث بالا رفتن ميزان ترس مخاطبان آمريکايي شد و در ادامه آن ترس، سياستمداران آمريکايي با تأکيد بر خطر حملات تروريستي شروع به لشکرکشي به کشورهاي مختلف نموده و با اين ابزار، افکار عمومي ایالاتمتحده را در برابر خواستهای جنگطلبانهشان متقاعد کردند).
در هفتههای اخیر شاهد آنیم که شبکهی فارسیزبان ایران اینترنشنال، حجم قابلتوجهی از محتوای تولیدی خود را به انعکاس اخبار، گزارشها، مصاحبه و تحلیلهایی با محوریت اغتشاشات در ایران و موارد ازایندست اختصاص داده است. به گواه اسناد، انتشار تقریباً یک گزارش در هر ۶۲ دقیقه و ۳۰ ثانیه در این ایام آنهم با محتوایی ضد ایرانی و خشونت گستر. حال سؤالی که مطرح است، اینکه ریشه این دروغپردازیها چیست؟ و آیا فعالیتهای این رسانه از مصادیق تروریسم رسانهای محسوب میگردد یا خیر؟
برابر آمار قابل استناد، بعد از فوت خانم مهسا امینی، شبکه فارسیزبان ایران اینترنشنال (سعودی) با مجموع ۵۳ درصد اخبار دروغ، با خبرسازی و خبرپراکنی خود زمینهسازی شروع و گسترش اغتشاشات در سطح کشور را فراهم نموده و هفتههای متوالی است که بهصورت شبانهروزی به تولید و بازتولید خشونت میپردازد. رسانهای که بخش زیادی از محتوای خبری خود را از گروههای هکری دریافت میکند و از هیچ نوع خشونتی، از انتشار شماره تلفن خصوصی و کد ملی افراد گرفته تا دعوت به جنگ و خونریزی فروگذار نیست و این در حالی است که ایران اینترنشنال، یکی از رسانههای مستقر در لندن بوده که اسماً خود را به پیروی از قوانین «آفکام» معرفی مینماید.
Afcom سازمانی است که مقررات رسانهای در انگلستان را تنظیم و بر فعالیت ایستگاههای رادیویی، ایستگاههای تلویزیونی، خطوط تلفن ثابت و همراه و غیره نظارت میکند. آفکام همچنین وظیفه دارد از مخاطبان در برابر محتوای رسانهای محافظت کند و در صورت رعایت نکردن شرایط مندرج در مجوز، خطر لغو فعالیت آنها توسط «آفکام» وجود دارد. مقررات و قوانین سختگیرانه آفکام تاکنون بارها رسانههای انگلیسیزبان و غیر انگلیسیزبان فعال در این کشور را به دردسر انداخته است، بهعنوان نمونه این سازمان در سال ۱۳۸۹ (۲۰۰۹ میلادی) شبکه تلویزیونی «پرس تی وی» را به دلیل آنچه که نداشتن بیطرفی در پوشش اخبار غزه نامیده بود، تحتفشار قرار داد و نهایتاً مجوز این رسانه را در سال ۲۰۱۲ میلادی به دلیل شکایت فردی به نام، مازیار بهاری (روزنامهنگار ایرانی ـ کانادایی) لغو کرد و این شبکه را از روی ماهوارههای انگلستان ازجمله اسکای حذف نمود. شبکه تلویزیونی راشا تودی (RT) روسیه نیز، یکی دیگر از شبکههایی است که مورد پیگرد حقوقی آفکام قرارگرفته است. درگیری «آفکام» با راشا تودی پس از مسمومیت «سرگئی ویکتورویچ اسکریپال» جاسوس دوجانبه روس و دخترش یولیا در شهر سالزبری انگلیس در سال ۲۰۱۸ آغاز شد. در این زمان، رسانهها و مقامهای انگلیسی انگشت اتهام به سمت سرویس مخفی روسیه گرفتند و شبکه راشا تودی هم برای خنثی کردن این هجمه سیاسی ـ رسانهای بر تعداد برنامههای تلویزیونی خود در این خصوص افزود که به افزایش تنش بیشتر میان دو کشور و تشدید جنگ رسانهای آنها تا مرحله اخراج دیپلماتهای روسیه نهتنها از این کشور بلکه در سایر کشورهای عضو ناتو و در نتیجه مقابلهبهمثل روسیه منجر گردید. حال سؤال این است که چرا در خصوص فعالیت مخرب ایران اینترنشنال، مقررات و قوانین سختگیرانه آفکام سکوت اختیار کرده و هیچ عکسالعملی از خود نشان نداده است و اساساً مصونیتهای اینچنینی برای این رسانه خشونت پراکن از کجا نشأت میگیرد؟ پر واضح است که اگر برنامههای این شبکه به زبان انگلیسی پخش میشد و یا مخاطبان آن مردم کشور انگلستان بودند مطمئناً علیه این شبکه اعلامجرم شده و در مدتزمان کوتاهی به فعالیتش پایان داده میشد، اما ازآنجاکه این شبکه و رسانههای ازایندست، ابزار جنگ علیه جمهوری اسلامی ایران هستند، آفکام به دستور دولت انگلیس اقدامی علیه آنها نمیکند.
دولت عربستان سعودی در می ۲۰۱۷ میلادی با تأسیس «مرکز اعتدال»، گام مهمی در حوزه جنگ نرم با محوریت شبکههای اجتماعی برداشت و پسازآن «ایران اینترنشنال» را باهدف اثرگذاری بر مخاطبان ایرانی تأسیس کرد. این شبکه در سالهای گذشته نشان داد که اهداف مشخصی را علیه منافع ایران دنبال میکند و در این راستا نیز در بزنگاههای مختلف اقدامات خصومتآمیز زیادی انجام داده است. یکی از این اقدامات در سالهای گذشته انکار تبعات انسانی تحریم و سیاست «فشار حداکثری» بر جامعه ایران بود؛ اقدام دیگر آن، فضاسازی علیه فرآیندهای دیپلماتیک و تخریب سازمانیافتهی گفتمان، گروهها و اشخاصی است که به دنبال یافتن راهحلهای مسالمتآمیز و سیاسی برای حل معضلات بینالمللی ایران بودهاند؛ اقدام دیگر این شبکه ناامید کردن مردم از بهبود شرایط از طریق انتشار بیوقفه اخبار جعلی و جهتدار و مأیوس کردن ایرانیان از آیندهای بهتر میباشد. از دیگر اقدامات دیگر میتوان به ایجاد تفرقه قومی، مشروعیت بخشیدن به گروههای تروریست و تجزیهطلب و دمیدن در آتش خشونت و مصادره به مطلوب کردن اعتراضات مردم و تبدیل مطالبات مدنی آنها به مطالبات راهبردی عربستان سعودی، اشاره کرد. اگر قشری در ایران معترض یک سیاست یا عملکرد یا حتی کُلیت نظام سیاسی ایران بودهاند، شبکه ایران اینترنشنال تلاش کرده این اعتراض را بهگونهای گزارش و جلوه دهد که گویی معترضین همسو با جامعهی جهانی خواستار تشدید تحریمها و اعمال برنامههای تنبیهی علیه ایران بودهاند، در حوادث اخیر نیز این آشوبافکنیها تداوم داشته تا جایی که منجر به احضار «سایمون شرکلیف» سفیر انگلیس در تهران به وزارت امور خارجه گردیده و مراتب اعتراض شدید ایران به دولت انگلیس ابلاغ و تأکید شد که این امر بهمنزله دخالت در امور داخلی کشوری مستقل است.
در پایان بایستی اشاره نمود، ازآنجاکه ارائه آموزشهای جنگ شهری، ایجاد درگیری و برهم زدن نظم عمومی سطح شهرها، تهیه و ساخت انواع (کوکتل مولوتوف) و سلاحهای آتشزای دیگر و از طرفی دروغپردازی با بهرهگیری از تصاویر تقطیع شده، کلیدواژهها و گزارههای جهتدار از جمله راهبردهایی است که این شبکه در کنار قهرمان سازی و مشروعیت بخشیدن به خرابکاری، ایجاد رعب و وحشت، مظلومنمایی از اغتشاشگران، خشن نشان دادن برخوردهای نیروهای امنیتی و انتظامی، در دستور کار قرار داده است، صراحتاً میتوان ابعاد تروریسم رسانهای در ایران اینترنشنال را یافته و آن را یک رسانهی تروریستی قلمداد نماییم.