طرح پژوهشی «پان ترکیسم در ایران؛ تاثیر تحولات قفقاز بر محیط امنیت داخلی ایران» در موسسه مطالعات جهان معاصر منتشر شد.
در مقدمه این طرح پژوهشی آمده است:
نگاهی اجمالی به اخبار، مقالات و تحقیقاتی که در روزنامهها، مجلات، وب گاهها و کتابهایی که در ایران و خارج از ایران منتشر میشوند تأیید کننده این نکته است که یکی از گسلهای مهم امنیتی در ایران، مسائل قومی و شیوه مدیریت اختلافات در این حوزه است. به خصوص که طرح تجزیه ایران به واحدهای قومی کوچک، موضوع چندان جدیدی در فضای فکری و سیاسی نیست. این طرح صرفاً به یک قوم خاص هم محدود نیست. چنانکه در طول سالهای گذشته، جریان های قومی جدایی طلب در خوزستان، بلوچستان، کردستان و آذربایجان وجود داشتهاند و هر یک به نحوی مبارزه با نظام جمهوری اسلامی را ادامه دادهاند. این جریانها در بهترین حالت خواهان استقلال از ایران و تشکیل یک کشور مستقل هستند و کمترین مطالبه آنها خودمختاری در چارچوب ایران فدرال است. در این بین برخی از جریانهای قومی که دارای پیوستگیهایی با آن سوی مرزها هستند، تمایل به همگرایی قومی و نژادی نیز نشان میدهند که کردها، بلوچها، اعراب و آذری ها از این جملهاند.
با وجود آنکه مسئله استقلال یا الحاق آذربایجان ایران به جمهوری آذربایجان مسئله جدیدی نیست و در طول قرن بیستم به طرق مختلف ابراز شده اما به خصوص در طول سه دهه گذشته این مسئله بیش از پیش مطرح شده و مورد توجه بیشتری قرار گرفته است. به نحوی که هرازگاهی به واسطه وقوع رخدادهایی، تحریک قومی در میان آذریهای ایران به برپایی تظاهرات و واکنشهای اعتراضی دامن میزند. جریان پان ترکیست در سالهای اخیر تلاش کرده از هر مسئلهای در راستای اهداف قومی و تجزیه طلبانه خود استفاده کند. به عنوان مثال این جریان حتی از بازیهای فوتبال نیز سوءاستفاده میکند و عمدتاً در جریان دیدارهای تیم تراکتورسازی، شعارهای قوم گرایانه و جدایی طلبانه را در ورزشگاهها سر میدهد. همچنین این جریان با آوردن پرچم کشورهای بیگانه و بنرهایی که به واضح نوشتهاند «آذربایجان ایران نیست» تلاش میکند تا هم به همدلی و هبستگی ملی صدمه بزند و از احساسات قومی در راستای مقاصد سیاسی خود بهره گیرد.
شدت گیری تحولات قفقاز به واسطه مناقشه قراباغ طی سه سال اخیر و بروز جنگ که به تغییر ژئوپلیتیک منطقه مبدل شده، نه تنها یکبار دیگر موجب برپایی اعتراضات جسته گریخته پان ترکیستی در داخل ایران شد، بلکه خطر گسترش پان ترکیسم را به واسطه تغییرات حاکمیتی در مرزهای شمالی ایران بسیار برجستهتر از پیش کرده است. در 10 مهر 1399، رویدادی در تهران و تبریز رخ داد که زنگ خطری جدی برای امنیت ملی ایران به شمار میآمد. در تهران، پرچم جمهوری باکو را برای حمایت از تنشها بین آذربایجان و ارمنستان به خیابان آوردند و در تبریز شعارهای تندی علیه کردها، فارسها و ارمنیها سر دادند و این اقوام را دشمن ترکزبانان و آذربایجانیها خطاب کردند.
بر این اساس پاسخ به پرسشهایی مانند اینکه چه تعداد تشکیلات و جریانهای پان ترکی وجود دارند؟ آنها چه مطالباتی دارند؟ زیربناهای ایدئولوژیکی آنها چیست؟ چگونه فعالیت میکنند؟ چه تعداد عضو دارند؟ پایگاه مردمی آنها چیست؟ رهبران آنها چه کسانی هستند؟ منابع مالی آنها از کجا تأمین میشود؟ و بسیاری پرسشهای دیگر، قطعاً مستلزم انجام پژوهشهای میدانی است. در این بین آنچه واضح و مبرهن است، نقش ترکیه و جمهوری آذربایجان در دامن زدن به مسئله پان ترکیسم در داخل ایران است. به همین دلیل در نوشتار حاضر سعی خواهد شد به اهداف آشکار و پنهان آنکارا و باکو در دامن زدن به تحرکات قومی در ایران پرداخته شود و نفوذ خزنده پان ترکیسم در ارکان حکومتی جمهوری اسلامی مورد ارزیابی قرار گیرد.