سیاست خارجی جمهوری اسلامی در سالهای گذشته فراز و فرودهای بسیار داشته است. هم تحولات در حوزه داخلی تأثیراتی بر سیاست خارجی گذاشته و هم تحولات مختلف منطقهای و بینالمللی بر سیاست خارجی ایران تأثیرگذار بوده است؛ از جمله دست به دست شدن قدرت بین جریانهای سیاسی مختلف یا نگاهی که جریانهای سیاسی مختلف به حوزه سیاست خارجی دارند.
با توجه به اهمیت ارزیابی موقعیت جمهوری اسلامی ایران در سطوح منطقه ای و بین المللی، موسسه مطالعات جهان معاصر و موسسه راهبرد معاصر اقدام به برگزاری جلسه ای کارشناسی با حضور سردار حسین علایی، فرمانده اسبق نیروی دریایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، دکتر محمدرضا دهشیری، رئیس دانشکده وزارت امور خارجه و دکتر محمدرضا حاجیان، کارشناس مسائل منطقه نمود. قاعدتا دیدگاه های ابراز شده توسط کارشناسان، نظرات شخصی آنها بوده اما تلاش برگزار کنندگان، ایجاد تضارب آراء با حضور نگرش های متفاوت بوده است.
آنچه در این جلسه اهمیت داشت این بود که با توجه به تجربه پر فراز و نشیبی که جمهوری اسلامی ایران پشت سر گذاشته، اینک در چه وضعیتی قرار دارد و چه چشماندازی را میتوان برای سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران ترسیم کرد. موضوعات مختلف و نگرشها و رویکردهای مختلفی در داخل ایران نسبت به حوزه سیاست خارجی مطرح است. عدهای معتقدند سرمایهگذاری در منطقه و حضور قدرتمندتر در منطقه میتواند ایران را به یک بازیگر توانمندتر در عرصه بینالمللی تبدیل کند. در مقابل عدهای دیگر معتقدند اگر مشکلاتمان با حوزه بینالملل حل شود، در منطقه هم بهتناسب آن خیلی از مشکلاتمان میتواند حل و فصل شود و کاهش پیدا کند یا مسائلمان در منطقه هم متفاوت شود.
در کنار آن رویکردهای جریانهای سیاسی مختلف در داخل کشور باعث شده است سیاست خارجی ما تا حدی جناحی هم شود. یک جناح نگاه به شرق یعنی روسیه و چین و امثال آن دارد. یک جناح هم به رابطه با غرب اولویت میبخشد و معتقد است که ایران باید وارد حوزه همکاری و ائتلاف با کشورهای غربی شود. حتی این موضوع آنقدر دامنهدار است که به مسائل مختلف مثل توسعه ایران ارتباط پیدا میکند و خیلیها اعتقاد دارند که اگر ایران بخواهد به کشوری توسعهیافته تبدیل شود، باید در نهایت این مسیر را از مسیر کشورهای غربی برود.
البته در این جلسه هدف اصلی پردازش به جنبههای داخلی موثر بر حوزه سیاست خارجی نیست و بیشتر رویکردها و نگرش های خارجی حائز اهمیت است. اینکه سیاست خارجی ایران باید منطقهای باشد یا بینالمللی؟ در هر یک از این دو شیوه چه رویکردی را باید اتخاذ کرد؟ شاید سادهترین جمعبندی این باشد که باید توازنی بین سیاست منطقهای و بینالمللی برقرار باشد؛ ولی مشکل اساسی اینجاست که در این جمعبندی ساده هم رویکردها، افکار و نگرشهای مختلفی وجود دارد که ممکن است سمت و سوی سیاست خارجی را به یک سو بکشاند. به همین علت ضرورت دارد برمبنای دیدگاهی که هر یک از کارشناسان و نگرش های مختلف دارند،، دلایل یا استدلالهای پشت هر رویکرد را استخراج شوند.