رژیم صهیونیستی پس از به شهادت رساندن اسماعیل هنیه، رئیس دفتر سیاسی حماس در تهران و فؤاد شکر، فرمانده برجسته نظامی حزبالله در حومه جنوبی بیروت، در وحشت روزافزون از حمله انتقامی جبهه مقاومت به سر می برد. اگر چه هدف اصلی رژیم صهیونیستی از این ترورها، کاهش قدرت بازدارندگی محور مقاومت و انحراف توجه از شکست در باتلاق غزه بود و در ابتدا باعث ایجاد رضایت از عملکرد نتانیاهو نزد ساکنان اراضی اشغالی شد، اما گذر زمان نشان داد که این اقدامات جنایتکارانه نه تنها برای اسرائیل هیچ دستاورد ملموسی نداشته، بلکه این رژیم را در تنگنای معادله جدیدی قرار داده است.
رژیم صهیونیستی در این معادله جدید با چند چالش عمده مواجه شده است:
- انتظار کشنده برای دریافت پاسخ ایران و محور مقاومت در منطقه که باعث استیصال و نگرانی دائمی شده است.
- فقدان اطلاعات درباره نحوه پاسخ ایران و محور مقاومت که می تواند ابعاد ویرانگری برای اسرائیل داشته باشد.
- فقدان چشم انداز روشن برای ادامه درگیری ها با ایران و محور مقاومت در صورت تشدید تنش که باعث بروز مجادلات داخلی در رژیم صهیونیستی شده است.
با توجه به موارد فوق، ارزیابی گزینه های ایران و محور مقاومت برای پاسخ به اقدامات تروریستی و جنایتکارانه رژیم صهیونیستی حائز اهمیت است. همچنین سنجش وضعیت فعلی اسرائیل و نوع نگرش آمریکا به تحولات آتی نیز اهمیت بسیار زیادی دارد. در عین حال مشخص کردن ماهیت و ویژگی های پاسخ ایران و محور مقاومت نیز جالب توجه است.