نشست تخصصی «ایران و جنگ اوکراین؛ خدمت یا خیانت به منافع ملی» با حضور دکتر علیمحمد طرفداری، عضو هیئتعلمی سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران و با حضور علاقهمندان این حوزه در محل موسسه مطالعات جهان معاصر برگزار شد.
در ابتدای بحث و بهعنوان مقدمه، دکتر شعیب بهمن، ریاست موسسه مطالعات جهان معاصر نگاهی گذرا به جنگ اوکراین و روند تحولات داشتند و در ادامه نیز دکتر طرفداری اقدام به واکاوی این بحران از جنبههای مختلف ازجمله بررسی منافع ملی ایران در این مناقشه نمودند.
بنا به نظر ایشان بعد از شکلگیری انقلاب اسلامی، تمامی مباحث مطرحشده در سیاست و بهخصوص تصمیمگیریهای سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران همیشه با رویکردهای مختلفی مواجه بوده است. بهطور مثال آنکه آیا تصمیمها با محوریت اسلام در جهت منافع ملی قابل توجیه است یا صرفاً بازتابی از ایدئولوژی جمهوری اسلامی خواهد بود؟ در این چارچوب تحلیلی، هر مبحثی از فلسطین تا اوکراین با این رویکردهای دوگانه قابلبررسی است. مسائلی همچون فلسطین در رویکرد مذهبی قالب در ایدئولوژی جمهوری اسلامی فارغ از منافع ملی بهعنوان هویت مذهب شیعه قابلدرک و بررسی است؛ ولی نمیتوان همهچیز را در چارچوب مذهبی شیعه و منافع ملی تبیین کرد. جنگ اوکراین از این منظر حائز اهمیت ویژه است و ما را با این پرسش روبرو میسازد که دخالت ایران در این جنگ که هیچ قرابت هویتی/مذهبی و ژئوپلیتیکی مستقیمی با ایران ندارد، خیانت به منافع ملی ایران است یا در چارچوب منافع ملی قابل توجیه خواهد بود؟
بهعبارتدیگر لزوم بازتعریف دائمی هویت و میراث مشترک اسلام شیعه، جمهوری اسلامی را فارغ از منافع صرف ملی به سمت شرکت در جنگهایی با حمایت از شیعیان سوق میدهد حالآنکه ورود ایران به هر شکلی به این جنگ با این توضیح دینمحور، قابلبررسی نیست. بنا به اظهارات دکتر طرفداری، روسیه در اوکراین بیش از آنکه به تهدیدهای ژئوپلیتیکی ناتو پاسخ دهد به دنبال رسیدن بهنوعی تعریف است، تعریفی که شکاف بین کشورهایی مثل چین، ایران و روسیه را در مقابل غرب، مفهومسازی میکند. وی خاطرنشان میکند که در برخی تحلیلها حتی اوکراین برای روسیه بهانهای است که تقابل مستقیم خود را با ایالاتمتحده با نمودی عینی (جنگ) نشان دهد. این ما را با این پرسش روبرو میکند که حرکت ایران در هماهنگی با چین و روسیه در تقابل با جهان غرب بر پایه منافع ملی فارغ از مذهب قابل توجیه است یا خیر؟
در بخش دیگری ایشان به تمایز وجه اعلامی یا پروپاگاندای روسیه اشاره نمود که قابلانکار نیز نیست؛ به دیگر سخن زمانی که روسیه از عملیات نظامی ویژه سخن میگوید تا حدی باید وجه عوامفریبی موضوع را در اذهان مطرح شود. به عقیده طرفداری، فارغ از سیاستهای اعلامی، آنچه در عمل اتفاق افتاده است بهدرستی حاکی از عملیات نظامی ویژه است و چارچوب یک جنگ تمامعیار را ندارد. دکتر طرفداری برای مثال به ملاقاتهای انجامشده زلنسکی و حملات گلچین شده ( (selective attackروسیه اشاره کردند که به عقیده وی دال بر عدم وجود یک جنگ تمامعیار بود.
ایشان اشارهای نیز به بحث، نئونازیهای اوکراین هم داشتند که ملیگرایی به مفهوم حقیقی آن نداشته و همیشه کسب نفوذ و قدرت خود را در دشمنی کامل با روسیه تعریف و حتی در برههای از تاریخ جنگ جهانی دوم به آلمان نازی در حمله به سرزمینهای روسیه کمک کردهاند. در این مفهوم انضمام بخشهای شرقی اوکراین نهتنها به عمق استراتژیک برای روسیه بدل میشود بلکه این پاسخی به روس تباران بخشهای شرقی اوکراین که خواستار حمایت دولت روسیه از آنها در مقابل جنایتهای فجیع نئونازیهای اوکراین بودهاند.
جمعبندی ایشان اینگونه بود که موضعگیریهای ایران در قبال جنگ اوکراین دارای یک ارتباط مفهومی با این کشور نیست، بلکه این موضوع در چارچوب دشمنی و تقابل با جهان غرب قابل بازتعریف است، همچون موضعی که روسیه و چین در جهت هژمونی رو به زوال غرب اتخاذ کردهاند.
دکتر طرفداری با ارائه مثال آلمان نازی و تاوان اعمال این کشور حتی پس از حدود 70 سال از جنگ جهانی دوم، اشاره میکند که جمهوری اسلامی ایران با این برداشت میداند که هرگونه شکستی در مقابل غرب پس از سالها مقاومت سیستماتیک در تمام حوزهها، در نهایت ایران را زیر یوغ آنها خواهد برد؛ بهنحویکه چندین برابر سالهای مقاومت باید در برابر آنها مانند آلمان تاوان پس دهد. نتیجه آنکه قرار گرفتن ایران در کنار روسیه در جنگ اوکراین، در ظاهر فعلی محدود به همکاریهای نظامی میباشد، ولی ممکن است در آینده اشکال مختلفی در ابعاد گوناگون در حوزه حمایتی شاهد باشیم و این مهم بهطور کامل همراستا با منافع ملی ایران قابل توجیه است.
تنظیم: سید پارسا حجازی