سرعت تحولات جهانی باعث پدید آمدن شگفتی ها و غافلگیری های متعددی برای بسیاری از بازیگران سیاسی شده و قاعدتا ایران نیز از این امر مستثنی نبوده است. عملیات طوفان الاقصی، جنگ غزه، سقوط بالگرد حامل رئیسجمهور ایران، ترور اسماعیل هنیه در تهران، عملیاتهای وعده صادق یک و دو، حمله اسرائیل به ایران، جنگ لبنان، انفجار پیجرها، ترور سید حسن نصرالله و فرماندهان ارشد حزبالله، انتخاب ترامپ، سقوط دولت اسد در سوریه و… تنها گوشهای از این تحولات شتابان و غیرقابل پیشبینی هستند. گویی در طول یک سال، جهان به اندازه یک قرن متحول شده است.
در طول یک سال گذشته، موقعیت ایران در منطقه غرب آسیا دستخوش تحولات گوناگونی قرار گرفته و تصویر و انگاره “ایران ضعیف” را قوت بخشیده است. تحولاتی که پس از عملیات طوفان الاقصی رخ داد، به دلایل متعدد موجب تغییر موقعیت منطقه ای و بین المللی ایران شد. این تغییر عمدتاً ناشی از ترور فرماندهان ارشد نظامی و رهبران حزب الله و همچنین سقوط دولت بشار اسد در سوریه و عدم اجرای عملیات عده صادق 3 است.
علاوه بر رویدادها و تحولات خارجی، برخی از مسائل داخلی نیز به طور قابل توجهی در تقویت انگاره “ایران ضعیف” در عرصه بینالمللی و حتی در اذهان عمومی مؤثر بودهاند. این عوامل داخلی، در کنار فشارهای خارجی، تصویری از آسیبپذیری و چالشهای پیش روی ایران را ترسیم میکنند که میتواند بر قدرت چانهزنی، نفوذ و اعتبار بینالمللی کشور تاثیر منفی بگذارد.
در حالی که تلاشهای زیادی در خارج از ایران برای نمایش ضعف ایران به وجود آمده و جمهوری اسلامی را عموماً به عنوان کشوری تضعیف شده به نمایش در میآورند، لازم است تصویر موجود در فضای داخلی و خارجی تغییر کند. به خصوص که ایران با توجه به تاریخچهای طولانی و پتانسیلهای چندبعدی خود، بهعنوان یک کشور قوی و قدرتمند در بخشهای مختلف، از جمله تاریخی، فرهنگی، اقتصادی، نظامی و استراتژیک، شناخته میشود و حتی آسیب به یکی از ابعاد قدرت این کشور نمی تواند تمام توان آن را به چالش بکشد.
در واقع ضرورت تغییر تصویر ایران ضعیف ناشی از آن است که قدرت ایران نمیتواند تنها در یک بعد تحلیل شود. این کشور با ترکیبی از عوامل متعدد، از جمله موقعیت جغرافیایی استراتژیک، منابع طبیعی فراوان، توان نظامی قابل توجه و دیپلماسی، توانسته است نقش خود را در منطقه و جهان حفظ کند. در واقع ایران به دلیل ترکیبی از تاریخ، فرهنگ، منابع طبیعی، علم و فناوری، موقعیت جغرافیایی و نقشی که در منطقه و جهان ایفا میکند، بهعنوان یک کشور قوی و قدرتمند شناخته میشود. تاریخ چند هزارساله این سرزمین، فرهنگ غنی و هویت منحصربهفرد آن، بنیادی برای تعیین هویت ملی و تأثیرگذاری در منطقه فراهم کرده است.
موقعیت جغرافیایی استراتژیک ایران، که در تقاطع خاورمیانه، آسیای مرکزی و قفقاز قرار دارد، به آن موقعیت منحصربهفردی داده است. این موقعیت، ایران را به پلی میان شرق و غرب تبدیل کرده و دسترسی به منابع انرژی و مسیرهای تجاری حیاتی، مانند تنگه هرمز، را فراهم کرده است.
منابع طبیعی فراوان ایران، از جمله ذخایر نفتی و گازی، معادن مختلف و منابع آبی، نقش مهمی در تقویت قدرت اقتصادی و استراتژیک این کشور ایفا میکنند. این منابع، که بهعنوان ستون فقرات اقتصادی ایران شناخته میشوند، به کشور اجازه میدهند تا در بازارهای انرژی جهانی نقش مؤثری ایفا کند.
قدرت نظامی ایران، که شامل برنامههای موشکی پیشرفته، صنایع دفاعی خودکفا و نیروهای امنیتی محوری است، به این کشور اجازه داده است تا در برابر تهدیدات خارجی مقاومت کند. استقلال دفاعی و توسعه صنایع نظامی داخلی، نشاندهندهی توانمندی ایران در مدیریت امنیت داخلی و حفظ موقعیت خود در منطقه است.
دیپلماسی ایران، که شامل همکاریهای استراتژیک با کشورهای همسایه و قدرت های بزرگ مانند روسیه و چین و عضویت در سازمانهای بینالمللی میشود، به تقویت موقعیت بینالمللی این کشور کمک کرده است. این دیپلماسی، که بر پایه مقاومت در برابر هژمونی غربی استوار است، به ایران اجازه داده است تا در مقابل فشارهای بینالمللی ایستادگی کند و تأثیر خود را گسترش دهد.
بنابراین ایران در شرایط کنونی به دلیل توانایی اثرگذاری در منطقه و همچنین مقاومت در برابر فشارهای بینالمللی، بهعنوان یک بازیگر قوی شناخته میشود. ترکیب تاریخ، فرهنگ، منابع طبیعی، علم و فناوری، موقعیت جغرافیایی استراتژیک و نقشی که در منطقه و جهان ایفا میکند، ایران را بهعنوان یک کشور قوی و قدرتمند معرفی می کند. به همین دلیل به هیچ وجه نباید مرعوب فضای جنگ روانی ایجاد شده در رسانه ها و اندیشکدهای غربی در خصوص تضعیف ایران شد.