با آغاز سال 2024، چشمانداز فلسطین و فلسطینیان هرگز تا این حد تیرهوتار نبوده است. حمله رژیم صهیونیستی به غزه که اکنون وارد چهارمین ماه خود شده و هیچ نشانهای از پایان آن دیده نمیشود، در حال حاضر مرگبارترین رویداد و بزرگترین آوارگی اجباری فلسطینیان در تاریخ است. در این جنگ بیش از 23000 نفر کشتهشدهاند که اکثر آنها غیرنظامی ازجمله 7200 کودک هستند. این جنگ 1.8 میلیون نفر از جمعیت 2.3 میلیونی غزه را با خشونت آواره کرده است و منجر به تخریب بیشتر زیرساختهای غیرنظامی و مسکونی آن شده است. در همین حال، قطع آب، غذا، سوخت و تجهیزات پزشکی توسط رژیم صهیونیستی به مردم غزه، همراه با فروپاشی سیستم مراقبتهای بهداشتی، منجر به آنچه مقامات سازمان ملل متحد بهعنوان یک «فاجعه انسانی» توصیف میکنند، شده است و درعینحال هشدار دادهاند که بیماری و گرسنگی میتواند بهاندازه دو ماه بمباران باعث مرگ انسانها شود.
از آغاز یورش رژیم صهیونیستی به غزه، تنشها در کرانه باختری هم در حال افزایش بوده است که پیامدهای مهمی برای تغییر شکل منطقه پس از جنگ دارد. این جنگ همچنین منجر به افزایش ناامیدی در کرانه باختری شده است و بسیاری از جوانان از دولت خودگردان ابراز ناامیدی میکنند و به حماس بهعنوان یک مدافع بیباک از فلسطینیان نگاه میکنند. از دیگر سو، آینده کرانه باختری پس از جنگ اسرائیل و حماس موضوع گمانهزنیها و بحثهای مختلفی است. این در حالی است که بایدن اتحاد مجدد غزه و کرانه باختری را تحت یک ساختار حکومتی واحد و درنهایت تحت یک تشکیلات خودگردان فلسطینی پیشنهاد کرده است. چندین سناریو بالقوه هم پیشنهادشده است، ازجمله نیاز به یک رژیم امنیتی داخلی جدید، دخالت بینالمللی و اعراب و امکان اتصال کرانه باختری به نوار غزه همراه با تضمینهای امنیتی. نباید فراموش کرد که آینده کرانه باختری با زمینه گستردهتر درگیری اسرائیل و فلسطین ارتباط تنگاتنگی دارد و نقش جامعه بینالمللی در شکل دادن به آینده منطقه از اهمیت قابلتوجهی برخوردار است. در این میان امکانسنجی نقشآفرینی تشکیلات خودگردان و در رأس آن محمود عباس، موضوعی است که کمتر بدان پرداختهشده است.
با توجه جهانیان به کشتار در نوار غزه، فلسطینیان در کرانه باختری اشغالی نیز با خشونتهای بیسابقه و فزایندهای از سوی ارتش اسرائیل و شهرکنشینان افراطی یهودی مواجه هستند. از 7 اکتبر، تهاجمات ارتش اسرائیل و دستگیریهای گسترده در سراسر کرانه باختری تشدید شده است که منجر به کشته شدن 283 فلسطینی و دستگیری بیش از 3500 نفر شد. بر اثر حملات شهرکنشینان اسرائیلی دستکم 9 فلسطینی کشته و بیش از 1000 فلسطینی مجبور به ترک خانههای خود در کرانه باختری شدهاند.
حمله اسرائیل به غزه، همراه با خشونت ارتش اسرائیل و شهرکنشینان در کرانه باختری، احتمالاً ادامه خواهد یافت. اسرائیل وعده داده است که جنگ خود را حداقل در غزه ادامه دهد. چندین هفته دیگر بمباران، همراه با گسترش بیماری و گرسنگی، میتواند بهعنوان بدترین سناریو، تعداد زیادی از ساکنان غزه را مجبور به عبور از مرز با مصر کند؛ هدفی که با تمایل نتانیاهو همسو است. چنین جابجایی دستهجمعی فلسطینیها به خارج از سرزمینشان لایه جدیدی به مناقشه اسرائیل و فلسطین میافزاید که احتمالاً منجر به چندین دهه خشونت و بیثباتی خواهد شد و امیدها برای حلوفصل صلحآمیز نسلهای آینده را از بین میبرد و امکان حضور بازیگران متعدد را موردتردید قرار میدهد.
درحالیکه بسیار بعید به نظر میرسد که حماس در این جنگ تواناییهای خود را بهطور کامل از دست دهد، حتی پس از پایان بمباران کنونی اسرائیل و عملیات زمینی، جنگ احتمالاً وارد مرحله جدیدی از هرجومرج طولانیمدت و سطح پایین بین نیروهای اسرائیلی و گروههای مسلح فلسطینی خواهد شد که تلاشهای امدادی بشردوستانه را پیچیده میکند و احتمالاً تلاشهای بازسازی بینالمللی را از مسیر خود خارج میکند. علاوه بر این، سالها و نه دههها تا ویرانیهای انسانی و فیزیکی واردشده به غزه، از بین برود، درحالیکه پیامدهای سیاسی آن احتمالاً برای نسلها طنینانداز خواهد شد. در این میان، بازگشت تشکیلات خودگردان فلسطین به غزه یکی از این سناریوهای محتمل است.
تشکیلات خودگردان فلسطین از سال 2007 که حماس کنترل نوار ساحلی را به دست گرفت هیچ نقشی در اداره غزه نداشته است. در مورد موضع این تشکیلات در مورد جنگ غزه باید گفت، محمود عباس، رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین، با آنتونی بلینکن، وزیرخارجه ایالاتمتحده، در مورد تلاشها برای بازگرداندن آرامش و ثبات در کرانه باختری گفتگو کرده است. عباس، حمایت خود را از اتحاد مجدد غزه و کرانه باختری تحت یک ساختار حکومتی واحد و درنهایت تحت یک تشکیلات خودگردان فلسطینی احیاشده ابراز کرده است. وی بر لزوم وجود یک مرجع برای یک ملت با حضور تشکیلات خودگردان فلسطین در غزه و کرانه باختری تأکید کرده است. عباس همچنین موضع دیرینه خود را در حمایت از مذاکرات و مقاومت مسالمتآمیز تکرار کرده و خواستار پایان فوری جنگ و حمایت از برگزاری کنفرانس بینالمللی صلح تحت نظارت بینالمللی شده است.
آینده کرانه باختری پس از جنگ اسراییل و حماس ارتباط تنگاتنگی با زمینه گستردهتر درگیری اسرائیل و فلسطین دارد و نقش جامعه بینالمللی در شکل دادن به آینده منطقه از اهمیت قابلتوجهی برخوردار است. علاوه بر این، گفتگوهایی در مورد پتانسیل تشکیلات خودگردان فلسطین برای ایفای نقش در اداره غزه پس از جنگ وجود داشته است و ایالاتمتحده از عباس خواسته است که رهبری جدید را به کار گیرد و به فساد در تشکیلات خودگردان فلسطین پایان دهد.
این در حالی است که ناتوانی و ناکامی تشکیلات خودگردان فلسطینی اداره نواحی تحت کنترل خود طی سالهای اخیر، همواره محل مناقشه بوده است. واقعیت آن است که عباس حتی در ایجاد یک اقتصاد متوسط و ایجاد نیروهای امنیتی مؤثر هم با چالشهای متعدد و شکستهای پیاپی در کرانه غربی روبرو بوده است. ناتوانی محمود عباس، در مدیریت مؤثر اوضاع فلسطین همواره موضوع نگرانی و انتقاد بوده است. عوامل متعددی در این تصور نقش داشته است، ازجمله:
- عدم محبوبیت و درخواست استعفا: عباس بهطور گسترده در میان فلسطینیها منفور بوده و اکثریت قابلتوجهی از عملکرد او ابراز نارضایتی کرده و خواستار استعفای او شدهاند. بر اساس یک نظرسنجی، میزان رضایت از عملکرد عباس 17 درصد است که در مقابل 80 درصد ابراز نارضایتی کرده و خواستار استعفای او شدهاند.
- عدم وجود برنامه برای جانشینی: نگرانیهایی در مورد عدم وجود برنامههای روشن برای جانشینی در تشکیلات خودگردان فلسطین مطرحشده است. سن بالای عباس و وضعیت سلامتی نگرانکننده او، سؤالاتی را در مورد فقدان جانشین مشخص و فقدان سازوکاری برای این امر ایجاد کرده است.
- چالشهای اقتصادی و حکومتی: تشکیلات خودگردان فلسطین با چالشهای اقتصادی و حکومتی ازجمله نیاز به اصلاحات مختلف مالی، کاهش محدودیتهای اقتصادی رژیم صهیونیستی و فقدان برنامههای روشن برای آینده روبرو بوده است.
- انتظارات برآورده نشده و درگیری حلنشده: عدم دستیابی به پیشرفت قابلتوجه در مناقشه اسرائیل و فلسطین و انتظارات برآورده نشده از توافق اسلو باعث ایجاد احساس ناامیدی از تشکیلات خودگردان فلسطین تحت رهبری عباس شده است.
فاجعهای که در غزه در حال رخ دادن است و سرکوب فزاینده در کرانه باختری که در حال حاضر در وضعیت فروپاشی حرکت آهسته قرار دارد، بر ناتوانی و منسوخ شدن روزافزون رهبری کنونی فلسطین تأکید کرده است. فلسطینیها در سال 2024 در شرایط آسیبهای جمعی بینظیر، تحولات سیاسی و بیرهبری قرار دارند. بهطور خلاصه، ناتوانی محمود عباس در رسیدگی به این چالشها منجر به نارضایتی گسترده و درخواست برای استعفای وی شده است و نگرانیها را در مورد رهبری و حکومت آینده تشکیلات خودگردان فلسطین افزایش داده است. حال با توجه به موارد اشارهشده، بسیار بعید است که تشکیلات خودگردان تحت رهبری عباس، بهعنوان یکی از گزینههای جدی در آینده غزه مطرح باشد و حتی بتواند در آینده این منطقه نقشآفرینی کند.