روابط ایران و هند در طول تاریخ، همواره اهمیت زیادی داشته است. در منابع تاریخی ثبتشده که، از گذشته دور میان ایران و هندوستان مبادلات و مراودات تجاری وجود داشته است. عمده روابط این کشورها در دورههای گذشته، روابط اقتصادی و تجاری بوده که آنهم به شکل خصوصی و خاندانی برقرارشده است و تجارتخانههای ایران در شهرهای بوشهر، شیراز، کرمانشاه و تبریز این روابط را گسترش دادهاند که اساس و پایه این تجارت، کالاهای مصرفی و خوراکی بوده است. این روابط، در زمان پادشاهی حکومت پهلوی بهگونهای دیگری بود. با شروع حکومت پهلوی، روابط اقتصادی ایران صورت دولتی پیدا کرد. ازجمله کالاهای تجاری در این دوره میتوان به قند و شکر چای و پارچه اشاره کرد. در سالهای بعد از انقلاب اسلامی روابط ایران با هند، روندی رو به توسعه داشت. هرچند بازهم در کنار توسعه، فراز و نشیب نیز وجود داشته که متأثر از عوامل و رخدادهایی در عرصه داخلی، منطقهای و بینالمللی بوده است. نباید فراموش کرد که، هر دو کشور، در حوزه و جغرافیای خود، کشورهایی بااهمیت و اثرگذار بوده و افزایش روابط در موضوعات و بخشهای مختلف سیاسی، اقتصادی و فرهنگی، میتواند منافع قابلتوجهی برای هر دو طرف داشته باشد. علیایحال، در سالهای کنونی روابط ایران و هند بیشتر تحت تأثیر محذورات ساختاری، منافع قدرتهای بزرگ و کشورهای ثالث بوده است.
کشور هند موفق شده به مدت 18 سال رشد اقتصادی قابلتوجهی ثبت نماید و بر اساس پیشبینی مؤسسه اقتصادی مورگان استنلی، درآمد سرانه هندیها تا سال 2031 حدود دو برابر خواهد شد. رشد اقتصادی پایدار در هند، موجب شده این کشور عملکرد بسیار درخشانی، در مهار فقر از خود نشان بدهد. اکونومیکتایمز در مقاله پژوهشی، با اشاره به آمار بانک جهانی، نوشته است که نرخ فقر مطلق در هند، دومین کشور پرجمعیت جهان، از ۲۲.۵ درصد در سال ۲۰۱۱ به ۱۰.۲ درصد در سال ۲۰۱۹ کاهش پیداکرده و جالب اینجاست که این کاهش در مناطق روستایی بسیار بیشتر از مناطق شهری بوده است. گزارشهای مکرر اجلاس تجارت و توسعه سازمان ملل UNCATAD بیانگر این مسئله است که هند پس از چین دومین کشور بزرگ جذب کنندۀ سرمایهگذاری است. دولت هند در سالهای اخیر دست به اصلاحات گستردۀ اقتصادی زده و با تسهیل شرایط سرمایهگذاری خارجی پای بسیاری از شرکتهای خارجی را به این کشور بازکرده است. دو سال قبل هم سازمان همکاری اقتصادی و توسعه (OECD) اعلام کرد که هند از ژاپن پیشی گرفته و به قدرت سوم اقتصادی جهان، پس از ایالاتمتحده امریکا و چین تبدیلشده است.
دلایل زیادی موجب شده که هند به این موفقیت مهم دست یابد که عبارتاند از:
اول حضور همهجانبه هند در پیمانها و سازمانهای جهانی و منطقهای و استفاده از دیپلماسی منطقهای و جهانی با استفاده از متغیرهای اقتصادی از مبانی اساسی گسترش نفوذ و رشد جایگاه جهانی هندوستان بوده است. این مسئله ناشی از دیپلماسی اقتصادی قوی این کشور است.
دوم دسترسی به بازارهای جهانی سپس، جذب سرمایههای خارجی (بهطور مستقیم و غیرمستقیم – دوجانبه و چندجانبه)
سوم، حفظ اقتصاد ملی در مقابل چالشهای اقتصاد جهانی
نقش ایران در سیاست خارجی کشور هند بیش از همه، بر اساس تأثیر این کشور در تأمین امنیت انرژی و اقتصاد در حال رشد هند و باز شدن مسیری برای دسترسی این کشور به بازارهای آسیای مرکزی و روسیه، معینشده است. جمهوری اسلامی ایران میبایست به هند، هم بهعنوان کشوری که به دلیل صنعتی بودن نیاز بسیاری به منابع زیرزمینی بهویژه گاز دارد و هم بهعنوان کشوری که رشد فناوری و بازار بزرگ تولید و مصرف آن، فرصت خوبی برای سود لازم برای رشد و توسعه به وجود میآورد، توجه کند. در کنار موارد مطروحه، قرابت فرهنگی و تمدنی مردم هند با ملت ایران که به سدههای بسیار دور بازمیگردد هم در این زمینه قابلذکر است. همچنین عاملی که این روابط را راهبری میکند، وجود توافقنامههای اقتصادی–تجاری بسیار زیادی است که میان این دو کشور برقرارشده است.
در سالهای اخیر هندیها اقداماتی انجام دادهاند که موجب ایجاد فاصله و سردی روابط ایران با هند شده است که برخی از آنها شامل: روی مثبت هند در شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی به ارجاع پرونده ایران به شورای امنیت، خودداری از مشارکت و پیگیری قرارداد خط لوله گاز و خودداری شرکتهای هندی از فروش بنزین به ایران میباشند. همچنین، نقش بازیگران ثالث مثل امریکا، اعضای شورای همکاری خلیجفارس و برخی تعارضات و رویکردهای متفاوت دو کشور، مثل سیاستها در قبال رژیم اسرائیل ازجمله عوامل محدودساز روابط دو کشور بهحساب میآیند. درواقع آمریکا تلاش دارد تا هند فاصله خود را با ایران و روسیه بیشتر کند، به این دلیل با روسیه که از زمان اتحاد جماهیر شوروی تاکنون یک رابطه صمیمی و پایداری بین دو کشور وجود داشته و هند همواره بازار فروش محصولات نظامی شوروی و روسیه امروز بوده است و به این دلیل ایران، چون ظرفیت انرژی و بازار بزرگ مصرف این کشور میتواند بخش مهمی از نیازهای انرژی هند و محصولات تولیدی هند را در بازار خود جذب کند.
بهعلاوه از دیگر عواملی که به واگرایی رابطه میان جمهوری اسلامی ایران و هند منجر شده است، بدین شرح است:
1) روابط غرب مدارانه هند که در دوره دولت جدید شکلگرفته است.
2) افزایش نفوذ اسرائیل و مستحکمتر شدن روابطش با هند. (نخستوزیر هند آقای مودی شخصاً به گسترش روابط با این رژیم بهطور ویژه در زمینه تسلیحاتی و نظامی، اطلاعاتي و اقتصادي علاقه زیادی دارد) اکنون این رژیم پس از روسیه دومین تأمینکننده سلاح هند است.
3) واکنشهای جمهوری اسلامی ایران علیه درگیریهای هندوها با مسلمانان هندی.
جمهوری اسلامی ایران در مقوله ژئواستراتژی و رقابت بین قدرتهای بری و بحری و به لحاظ موقعیت جغرافیایی از اهمیت ویژهای برخوردار است و از طرفی بهعنوان بیضی استراتژیک انرژی نامگذاری شده است. از طرف دیگر، منطق اقتصادی عامل بسیار مهمی برای تقویت چارچوبهای منطقهگرایی و تحقق همگرایی اقتصادی، مالی، اجتماعی، تجاری و فرهنگی برای هند، به شمار میرود. آنها تاکنون از همکاریهای اقتصادی بسیار بهرهمند شدهاند و به دنبال گسترش این همکاریها بهمنظور تحقق همگرایی و رسیدن به هویت آسیایی مشترک هستند و البته ایران نیز در این زمینه بسیار ارزشمند است. از سوی دیگر برای ایجاد همگرایی بین کشورهای منطقه، هند باید اعتمادسازی بیشتری به وجود آورد، زیرا بدون شکلگیری اعتمادسازی، منطقهگرایی ایجاد نخواهد شد. بهطور موجز و مختصر میتوان اشاره نمود که دو عامل منطقهگرایی اقتصادی و اعتمادسازی بین ایران و هند از اصلیترین مؤلفههای همگرایی هند و ایران میباشند. درواقع میتوان گفت عوامل همگرایی بیشتر ایران و هند در منطقه موجود است؛ اما با توجه به تأثیر آمریکا در منطقه و ارتباط با هند این همگرایی در سایه ارتباط با امریکا و غرب، بسیار دشوار است.
ایران از منظر هند، کشوری راهبردی است که در صورت کاهش تقابلش با آمریکا میتواند زمینه بهرهبرداری وسیع هند را به وجود آورد، اما در شرایط حاضر هند، بااحتیاط و نگاه به آمریکا روابط اقتصادی و بازرگانی و خرید نفت خود از ایران را تنظیم میکند. هند هرقدر بتواند با ایران روابط اقتصادی خود را افزایش دهد، به میزانِ 933 میلیارد دلارِ سرمایهگذاری و روابط مشترک اقتصادی بین آمریکا و هند نخواهد رسید زیرا امریکا و هند با برنامهریزی زیادی آن را محقق کردهاند، درحالیکه تمام سرمایهگذاری هند در ایران 933 میلیون دلار است که آنهم در منطقه چابهار با قصد توسعه صادرات شکلگرفته است.
در این میان، ایران نیز هند را کشوری که بهشدت نیازمند به منابع انرژی بهویژه گاز، میشناسد. جمهوری اسلامی ایران میتواند در وهله اول، از فرصت سیاست نگاه به شرق و بهبود روابط با همسایگان و کشورهای منطقه، استفاده نموده و بهمانند آنچه در تحول روابط با عربستان دنبال میکند، بدون توجه به ارتباطات هند و رژیم صهیونیستی و صرفاً با نگاه به منافع اقتصادی، بهبود و افزایش روابط با هندوستان را با استفاده از ظرفیتهای اتحادیههایی همانند بریکس دنبال کند. بهگونهای که انتظار میرود، ایران با یک نقشه راه و راهبرد طولانیمدت، در قالبی گسترده و منسجم از ظرفیتی که بریکس در اختیارش قرار داده، به جهت بیاثر کردن تحریمها از روش طراحی مجدد نقش ایران در اقتصاد جهانی و همچنین تعریف و طراحی نقش جدید در نظم نوین جهانی و همچنین افزایش قدرت چانهزنی کشور در مذاکرات با کشورهای ثالث همانند هند استفاده کند.
در وهله دوم، بهمانند آنچه در دنیای سیاست از تقابل شرق و غرب استفادهشده است، میتوان در عرصه اقتصادی سود بُرد. رقابت اقتصادی قدرتها و غولهای اقتصادی جدید، یعنی چین و هند، میتواند فرصت خوبی را در اختیار ایران قرار دهد تا ایران با بازار گشایی و ایجاد رقابت میان این دو کشور، بهگونهای پیش برود که هند را مطمئن کند در صورت عدم استفاده از فرصت سرمایهگذاری در ایران، این فرصت را در اختیار رقیب دیرینه خود چین قرار داده و ممکن است متحمل ضرر و زیان شود درحالیکه چین در عرصه اقتصادی و سرمایهگذاری، توجه کمتری به تحریمهای امریکا دارد. تحریمهایی که فقط مختص ایران نیست و به دلیل دربرگیرندگی زیاد بهنوعی موجب اختلال اقتصادی در دیگر کشورها نیز شده است. در پایان، نیاز است ایران، چنان آورده اقتصادی برای هند به وجود بیاورد که بر پایه آن هند، تصمیم به سرمایهگذاری بیشتر در ایران داشته باشد. یکی از این آوردهها میتواند معافیتهای مالیاتی و گمرکی برای واردات کالاهای هندی باشد که با بررسی بیشتر و دقیقتر نخبگان اقتصادی، راه خوبی برای جذب فرصتهای سرمایهگذاری هند در کشور فراهم شود.