محمد مهدی بندرچی
کارشناس ارشد مطالعات منطقه ای
صحنه عملیاتی اوکراین در مقابل روسها ترکیب جدیدی از تسلیحات آمریکایی را به کار گرفته است. این ترکیب تسلیحاتی برای به کار افتادن دوباره پهپادهای بایراکتار به نحو مؤثر در میدان نبرد ایجاد می شود. هدف تاکتیکی این ترکیب نوین عمدتاً روی از کار انداختن سیستم های راداری روسیه و نیز خط دفاعی آن متمرکز است تا آخرالامر بتواند سامانه اس ـ 400 را هدف گیری نماید. شناخت این ترکیب عملیاتی برای فهم استراتژیک از نبرد سرنوشت ساز نظم آینده جهانی حائز اهمیت است. علاوه بر آن با شناخت این تقسیم بندی راهبردی و گاهبردی می توان رهیافت های نوین دفاعی را در مطالعات جنگ برای میهن خویش به روز رسانی کنیم. سؤال اصلی این است که این ترکیب تسلیحاتی جدید چیست و بر چه اهداف و راهبردهایی متمرکز شده است؟
وقتی روسها با ارتقای سیستم دفاع هوایی خود توانستند امتیاز بیشتری در شکار پهپادهای ارتش اوکراین کسب کنند، اوکراین هم در ژوئن گذشته فهمید استمرار استفاده از پهپادهای بایراکتار عامل اصلی شکاف هایی است که در ارتش آنها آشکار شده اند. تحلیلگران امورنظامی پس از سقوط پهپادهای ترکیه واژه ای را برای آن انتخاب کردند که نشان از ضعف دورنی و پنهان بایراکتارها داشت. صفت much – hyped ویژگی پهپادهایی شمرده شد که «به نحو غلوآمیزی درباره آن تبلیغ عمومی شده که غالباً هم به صورت گمراه کننده ای انجام گرفته است». به دلیل اینکه روسها در مرزهای شرقی اوکراین و منطقه دونباس از سامانه های دفاعی چندلایه و پرحجمی استفاده می کردند که مرکب از S-300، Buk، Tor-M2و Panstir بودند تصمیم جبهه غربی ها بر این شد که از پهپادهای تهاجمی عقاب خاکستری امتناع کنند زیرا هرکدام از آنها قیمتی معادل 10میلیون دلار دارند. مجله فارن پالیسی در 21 ژوئن گذشته به قلم جک دتسک تحلیل کرد که اینجا افغانستان نیست. او که خبرنگار فارن پالیسی در حوزه پنتاگون و امنیت ملی است هشدار داد که «هم دولت بایدن و هم اوکراین نگران اندکه پهپادهای تهاجمی آمریکایی به سرعت شکارخواهند شد». وی به فصاحت تصویرگری کرد که فرماندهان نظامی اوکراین در توری از مباحثه داغ رقابتی گرفتار شده اند که آیا پهپادهای تهاجمی عقاب خاکستری آمریکا می توانند درمقابل دفاع هوایی روسها مؤثر باشند که مرتباً بهبودی جهش وار دارد؟ درحالیکه دولت بایدن در نظر دارد کی یف را با سامانه هایی تجهیز کند که طی جنگ عراق و افغانستان به صورت «همه جا آناً حاضر» درآمد. نویسنده ادامه داده بود ریسک عملیات پهپادها در اوکراین بالا رفته است. عملیات هایی که طی آنها مشاهده شد پهپادهای تهاجمی ارزان مثل بایراکتار ترکی تاثیر مهمی علیه نظامیان روس در روزهای نخستین جنگ داشته است. این ریسک بالا رفت از آن روی که درگیری به شرق دونباس منتقل شد که این منطقه مجاور بخش نظامی غرب روسیه است و خوشه های بزرگتری از سامانه های پیشرفته دفاع هوایی از قبیل S-300 و S-400 در این مجاورت حضور دارند. مشاهده می کنید که نخستین بار جبهه غرب است که مسأله بکارگیری پهپادهای ارزان تر برای مقابله با سیستم دفاع تنیده شرق را مطرح کرده است. این راهبرد عامل اصلی موازنه سازی روس ها برای خرید پهپاد از متحدانی مثل ایران است. اصولاً در نبردهای منطقه ای مثل نبرد سوریه یا اوکراین قدرتهای بزرگ به وزن حضورنیروهای جبهه رقیب نظر دارند و هرقدر در آن سو نیرو باشد در این سو نیروی متوازن انباشت خواهد شد. واضح است که میزان مبادله پهپادی ایران با روسها بستگی به توازن پهپادی ترکیه با جبهه آمریکایی ها در اوکراین خواهد داشت.
بر اساس همین استراتژی که بخش اندکی از آن را مورد اشاره قراردادیم، اوکراین در روزهای نخستین جنگ احساس می کرد بایراکتار تی ـ بی2 در مقابله با ستون های تسلیحاتی و لجستیک روسها موفق عمل می کند اما بعد از آنکه شکار سریع شکارچیان ترکی آغاز شد اوکراینی ها مجبور شدند تا حملات پهپادی خود را به 20 تا 30 سورتی پرواز در روز کاهش دهند. از سوی دیگر فقدان ارزش استراتژیک پهپادهای ترکی باعث تردید در بکارگیری عمده آنها شده است. این سلاح از قضا راهبردی نیست و موفقیت آن تنها تاکتیکی و گاهبردی است. روسیه بیشترین اهداف راهبردی و تاکتیکی خود را بدست آورد که بزرگترین آن یعنی سقوط ماریوپول درست در جایی رخ داد که نزدیک به 2000 رزمنده تیپ آزوف در میانه ماه می تسلیم شدند. نکته حائز توجه این جاست که آمریکایی ها دلیل دیگری هم برای امتناع از فروش پهپادهای MQ-1c از نوع عقاب خاکستری به اوکراین اقامه می کنند. آنها بیمناکند که مبادا روسیه به فناوری های حساس آن در صورت اسقاط پهپادها دست یابد. اگر بخش های الکترونیک حساس این پهپادها برای گونه های مدل پایین تر پهپادی بکارگرفته شود دیگر توانایی هایی آنها در سطح عملیاتی تنزل یافته محسوب خواهند شد.
اوکراینی ها همیشه این نکته را مطرح کرده اند که آنها بیش از هواپیما، خلبان دارند. آنها درخواست هواپیماهای پایه ای مانند اف15 و اف16 را برای اجرای اهداف پیچیده تر و ترکیبی تر دارند تا درصورت امکان بتوانند نبرد را به داخل روسیه بکشانند. در اصطلاح نظامی تنها نیروی هوایی آنها درگیر CAS یا همان ساپورت فضای نزدیک بوده است. درخواست کسب جنگنده های عرفی چندمنظوره از دوگونه ریسک برخوردارست. اول اینکه ارسال آنها به صحنه جنگ بدون تعلیم کافی جهت فهم خصائص و فواید هر هواپیما ماه ها زمان نیازدارد علاوه بر اینکه درک و بکارگیری تاکتیک های هر جنگنده خود زمان بر است. از سوی دیگر جو بایدن کلا با فروش سامانه های ATACMS یعنی سیستم نظامی موشک های تاکتیکی مخالف است که خود جزئی از HIMARS یا سیستم راکتی توپخانه های بسیار متحرک می باشد. او مخالف است زیرا نمی خواهد اوکراین با کشیدن درگیری به داخل روسیه باعث افزایش تنش ها شود. مسلم است که فروش پلتفرم های مخرب تر از اینها مانند جت ها نیز با مخالفت آمریکا مواجه خواهد بود.
در سوی دیگر ماجرا اثبات شد که روسیه طی روزهای نخست جنگ ده ها موشک کروز کلیبر به داخل اوکراین پرتاب کرد تا بار تهاجم علیه اهداف نظامی و صنعتی را کاهش دهد که عمدتاً وظیفه تنزل توانمندی های تولید دفاعی کی یف را برعهده داشتند. ارتش «اول توپخانه» با موفقیت، دکترین مستقل و نوین خویش را در استفاده از عملیات زمینی با اسلحه و توپخانه راکتی به کار بست. موقعیتی که پیاده نظام، نیروهای زرهی و مکانیزه ابتدا درگیر می شوند و اهداف دشمن را تنزل می دهند و سپس از حملات تهاجمی خواسته می شود که آنچه برجای مانده را منهدم سازد. در فضایی اینگونه، «پهپادهای انتحاری» نمی توانند موج را در چنین جنگی برگردانند زیرا اولاً تعداد این موارد برای نیروهای هوایی محدود است و دیگر آنکه همزمان صنایع دفاعی روسیه می توانند به سرعت پلتفرم های از دست رفته را تولید کنند. اینکه آنها دنبال پیروزی سریع نیستند و دنبال جنگ طولانی می گردند، باعث می شود پیروزی های قطعی موجب بدست آوردن زمان جهت ادامه نبرد تا کسب اهداف راهبردی باشد. فرق مسأله در اینجاست که پهپادهای انتحاری، خود همیشه پهپاد نام ندارند. موسسه ارو وایرنمنت (AeroVironment) که سیستم های ضامن دار تولید می کند به آنها «موشک های» انتحاری می گوید. ( به این دلیل نام پهپادهای این شرکت از اسم چاقوی ضامن دار اخذشده که ضمن حمل در یک کوله کوچک از روی یک لوله پرتاب می شوند و ناگهان بالهای آنها مانند تیغه از دو طرف باز شده و به هدف برخورد می کنند). در حالیکه روسیه با اتکا بر پیاده نظام و توپخانه طولانی خود میتواند اوکراین را درگیر کرده و استفاده آنها از تانک ها و لشگر مکانیزه خود را محدود نماید. در چنین وضعیتی اهداف کمتری برای حمله پهپادها و پهپادهای انتحاری وجود خواهدداشت زیرا کارکرد آنها علیه نیروهای زمینی محدودست چون اساساً برای اهداف سنگین تر مسلح شده اند. این البته به این معنا نیست که پهپادها به درد نخور هستند اما به وضوح نشان داده است که در برابر موشک های سطح به آسمان یا زمین به هوا بسیار آسیب پذیر خواهند بود.
این روزها به نظر می رسد راه حلی از جانبه جبهه لیبرال دموکراسی برای رفع این نقیصه ابداع شده است تا دوباره پروازهای پهپادی، مؤثر واقع شوند. راه حل غرب در استفاده از مفهوم هارم(HARM) است. کلمه ای که گرچه خود به معنای صدمه و آسیب است اما در ادبیات نظامی ترکیبی است که معنای موشک ضد تشعشع بالا می دهد. هارم های آمریکایی AGM-88 ظاهرا برای کمک به پهپادهای بایراکتار تی بی 2 و موثرتر شدن سامانه های HIMARS یا همان سیستم توپخانه راکتی با تحرک بالا به میدان گسیل شده اند. هر دو سیستم ممکن است در صورتی که ادعاهای اخیر دیده بانان تهاجمی یا تدافعی اوکراین باورپذیر شوند، برای پاسخ سریع به کار آیند. در حقیقت پهپادهای ترکی این بار به مدد موشک های آمریکایی AGM-88 دوباره پرواز می کنند که از میگ های 29 اوکراینی شلیک می شوند.
در حقیقت ادعا می شود که هارم باعث پاک کردن آسمان برای بایراکتار می شود زیرا هارم می تواند سیستم دفاع هوایی روسیه را منهدم و بایراکتار دیگر اهداف زمینی روسیه را هدف قراردهد. هرچند روسیه مدعی شد که یک جنگنده میگ 29 اوکراین را که اقدام به شلیک هارم کرده بود هدف قرار داده و دو موشک AGM-88 را از 31 آگوست منهدم کرده است. اخیرا یک هویتزر اس ـ پی ـ اچ روسیه در تیررس اوپتیکال بایراکتار نمایش داده شده اما جملگی تلاش هایی هستند تا نشان دهند موشک های آمریکایی در پی پاینده تر ساختن بایراکتار تی ـ بی2 هستند. این کوشش ها واکنش به همین گزارشات ماه ژوئن است که نشان دادند موشک های زمین به هوا یا همان موشک های سام روسی در شکار پهپادها موفق شدند و سربازان و افسران دون پایه اوکراینی را از بکارگیری بیشتر بایراکتارها ناامید ساختند. حتی در فضای مجازی هم اثری از عملیات بایراکتار برای مدت دوماه نبود و در شبکه های مجازی چیزی از حملات پهپادی مشاهده نمی شد. اخیراً ادعا شده که در یک کلیپ یک دقیقه ای حمله ای به اهداف نظامی و لجستیک روسی صورت گرفته است. کامنت ها و تفاسیر مدعی هستند که این حملات به کمک پوشش هوایی هارم انجام گرفته است. تحلیلگران اروپایی منجمله یک سایت بلغارستانی معتقدند نیروی هوایی اوکراین توانسته با کمک هارم به ایجاد حفره ای در دفاع هوایی روسیه بپردازد که حمله موفق 9 آگوست به پایگاه هوایی روسیه در ساکی کریمه با کمک همین موشک ها انجام گرفته است. اخیراً فیلمی منتشر شد که میگ های زمان شوروی اوکراین توانستند 5 یا 6 موشک را شلیک کنند و احتمال اینکه موشک هایی هوا به هوا باشند پایین است زیرا جت ها نشان میدهند که در سطح بسیار پایینی پرواز می کنند. ناظران معتقدند که موشک های تحویل شده به اوکراین از نوع AGM-88D هستند که هم سیستم آی ـ ان ـ اس و هم سیستم جی ـ پی ـ اس دارند. البته اگر هارم از هواپیماهای آمریکا ریشه مانند اف16 شلیک شود می تواند از رادارهای جت، حس گرها، سیستم های هدایت و یک HTS استفاده کند که همان سامانه هدف گیری AN/ASQ-213 هارم است که به طور ویژه طراحی شده است. HTS موثرترین حالت هارم در جستجو و فروکوفتن جمعی بخش های دفاع هوایی دشمن (SEAD) است. حالت دیگر هارم به عنوان حسگر است (HAS) که به نحو وحشتناکی جریان راداری و دیتکشن موشک را کاهش می دهد. تحلیلگران اصرار می کنند که روسها با بکارگیری هارم آمریکایی سیستم دفاعی خود را از دست داده و بایراکتار میتواند به راحتی عملیات کند.
از آن سوی جبهه اما روسها ماه گذشته بقایای یک موشک هارم AGM-88 را بازیابی کردند که از خانه ای واقع در خرسون پیدا شده بود. این بررسی مبتنی بر آن بود که روسها دریافتند این موشک به دنبال مکان یابی و هدف گرفتن سیستم موشکی اس400 بوده است. مسلماً خانه نمیتوانسته هدف باشدپس مطبوعات روسی ادعا کردند که این موشک باید بوسیله رادارهای دیتکشن کوپل 9S18M3 تشخیص داده شده باشد که متعلق به مجموعه BUK-M3 هستند. روش کار هم میتواند اینگونه باشد که جی پی اس درون موشک بوسیله سیستم های روسی از کار افتاده اند. سیستم هایی از قبیل R-330ZH ژیتل یا R-330M1P که متعلق به تسلیحات الکترونیک دیابازول هستند. بر این اساس شاخصه دیگری که نشان دهنده محدود بودن موفقیت اوکراین یا فقط پیروزی های تاکتیکی آنهاست همین ادعای روسیه درباره انهدام مستمر سیستم های ساخت آمریکاست ولو دفاع روسها هم نتوانسته باشد موفق عمل کند. حتی یک متخصص تکنولوژی های دفاعی از کانادا هم معتقدست این هارم ها به طور کور شلیک شدند به این امید که بتوانند سیگنال هر رادار روسی را بعد از شلیک دریافت کنند. مایک میهاجلویک معتقدست این یک تاکتیک نامؤثر و گران است. وزارت دفاع روسیه هم در 31 آگوست گفت که 44 راکتHIMARS و 2 هارم را فرو انداخته است. یک خلبان سابق هلی کوپتر روسی که تجربه ای در جنگ الکترونیک دارد در شبکه های مجازی روسیه گفته که احتمالاً نیروهای اوکراینی به دنبال هماهنگ سازی حملات HIMARS با شلیک های AGM-88 بوده اند تا سیستم های راداری روسیه را از کار بیندازند. روز جمعه نیز ادعا شد یک میگ 29 اوکراینی که برای استفاده از هارم تغییر یافته بود در آندریوکای خرسون زده شده است.
نتیجه گیری خلاصه واری که می توان ازین مجموعه ارائه داد این است که نخست توان پهپادی غرب با پرنده های گران قیمت آن به مقابله با سد دفاعی تنیده ای همچون جبهه غربی روسیه و شرق اوکراین فرستاده نمی شوند. موازنه جبهه ها با پهپادهای ارزان و تهاجمی یا انتحاری می تواند به مثابه راهگشای نیروهای زرهی و پیاده نظام مرتباً در محاسبات تاکتیکی فرماندهان مورد بازنگری قرار گیرد. دوم اینکه پهپادهای تهاجمی یا انتحاری مزبور را نباید در زمره سلاح های استراتژیک دانست. سلاح که به ذات خود استراتژیک نیست. سلاحی که اهداف استراتژیک را تأمین کند میتواند یک عنصر راهبردی باشد. پهپادهای ارزان و انتحاری در حقیقت برای اهداف بزرگتر از حد نیروهای زمینی و پیاده نظام طراحی و مسلح می شوند که اگر با سیستم دفاع هوایی قوی مواجه شوند قطعاً از کارافتاده و به سرعت شکار می شوند. سوم اینکه سیستم دفاع هوایی هر خط پدافندی باید به دو بخش تقسیم شوند. سیستمی که بتوانند موشک های حمل شده روی جنگنده ها را تشخیص دهد و ضمن دفاع ضد موشکی مقابل هواپیماها بتواند خود جنگنده ها را نیز از پای بیندازد به این هدف که سیستم دفاع هوایی در خط پدافندی مورد هجوم قرار نگیرد و راه همچنان بر ورود پهپادهای انتحاری و تهاجمی ارزان قیمت مثل بیرقدار یا بقول خودشان بایراکتارلر مسدود باشد.