دکتر جلال الدین سلیمی کارشناس و تحلیلگر ارشد مسائل بین الملل |
سازمان همکاری شانگهای که در سال 2001 تأسیس شد، از گفتگوهای پنج شانگهای در اواخر دهه 1990 شکل گرفت که برای رسیدگی به اختلافات مرزی باقیمانده چین و شوروی و همچنین ترویج همکاری سیاسی صلح آمیز در آسیای مرکزی برگزار شد. سازمان همکاری شانگهای چین و روسیه را به همراه قزاقستان، قرقیزستان، تاجیکستان و ازبکستان گرد هم آورد. با وجود نگرانیهای غرب و بهویژه آمریکا، تأکید زیادی بر این بود که سازمان بهعنوان یک جامعه امنیتی در مقابل اتحاد در انتظار تلقی شود. عضویت از طریق توافقنامه ای در سال 2016 گسترش یافت که به کشورهای ناظر سابق سازمان همکاری شانگهای هند و پاکستان اجازه داد تا در سال 2017 به عضویت کامل درآیند .
همکاریهای امنیتی
از نقطه نظر امنیتی سخت، وظایف سازمان همکاری شانگهای در دهه گذشته به دلایل داخلی و خارجی به طور قابل توجهی تغییر کرده است. امنیت مرزی ، اگرچه کاملاً خارج از دستور کار سازمان نیست، اما ترس از تروریسم منطقهای و جنایات فراملی و همچنین نگرانی های قدرتهای بزرگ را تحت الشعاع قرار داده است ، زیرا روابط بین ایالات متحده و روسیه همچنان تیره است. یکی از وظایف اولیه سازمان همکاری شانگهای توسعه امنیت اوراسیا برای محافظت از اعضای خود در برابر تهدیدات امنیتی غیردولتی از جمله سازمان های تروریستی، از گروه های محلی در کشورهای عضو گرفته تا نهادهای جهانی شده تر مانند القاعده بود و بعدها دولت اسلامی . ایجاد سازمان همکاری شانگهای همچنین خلاء امنیتی احتمالی ایجاد شده پس از سقوط اتحاد جماهیر شوروی را پر کرد، بدون اینکه روسیه یا چین نقشی کاملاً هژمونیک بر عهده بگیرند. با این حال، علی رغم اظهارات متعدد مبنی بر حسن نیت متقابل و حمایت از توسعه سازمان همکاری شانگهای، تفاوت های قابل توجهی در برداشت دو قدرت بزرگ از خط مشی این گروه وجود دارد، عاملی که ممکن است بر چگونگی تکامل سازمان همکاری شانگهای به عنوان یک رژیم امنیتی در سال های آینده تأثیر بگذارد. مسکو در زمان ولادیمیر پوتین هنوز خود را «برادر بزرگ» در امور اوراسیا میداند و از ایده تبدیل شدن سازمان همکاری شانگهای به یک بازیگر رسمیتر امنیتی حمایت میکند، حتی تا حدی که در نهایت غرب را متقابل کند. از سال 2005، روسیه از همکاری نظامی از طریق سازمان همکاری شانگهای حمایت می کند، از جمله مانورهای نظامی مشترک “ماموریت صلح” با حضور نیروهای مسلح کشورهای عضو. چین در ابتدا تمایلی به درگیر شدن بیش از حد در این عملیات ها نداشت، اما در سال های اخیر همکاری های نظامی بین دو کشور به طور قابل توجهی نزدیک تر شده است، همانطور که توسط مانورهای نظامی روسیه ” ووستوک -2018 ” گواهی می شود. چین به ویژه در سالهای اخیر، دیدگاه جامعتری نسبت به سازمان همکاری شانگهای داشته است و این سازمان را نه تنها بهعنوان یک مکانیسم امنیتی، بلکه بهعنوان پلتفرم بالقوهای برای ایجاد یک جامعه اوراسیایی چندوجهیتر در نظر میگیرد. نتیجه اصلی کار سازمان همکاری شانگهای فعالیت های ضد تروریسم آن است که از طریق مرکز ضد تروریستی آن، ساختار منطقه ای ضد تروریسم (RATS) که در سال 2004 با مقر آن در تاشکند تأسیس شد، انجام می شود. این یکی از مهمترین نتایج فعالیت های سازمان همکاری شانگهای است زیرا کشورهای شرکتکننده به طور مؤثر اطلاعات مربوط به افراطگرایان، جداییطلبان و تروریستهای مظنون را به اشتراک گذاشته و جمعآوری کردهاند و پایگاه داده مربوطه را ایجاد کردهاند.
شکلدهی به رژیم اقتصادی
سازمان همکاری شانگهای بر شکلدهی به رژیم اقتصادی توجه بیشتری نیز نشان داده است .شکلدهی به رژیم اقتصادی در قیاس با همکاریهای امنیتی با دشواریهای بیشتری مواجه بوده است .در سطح کلان و از منظر اقتصاد سیاسی ،سازمان همکاری شانگهای رژیم مسلط اقتصاد سیاسی بینالملل پسا جنگ سرد را پذیرفته و آن را بهعنوان مبنای همکاری اعضا قرار داده است . از همین روست که عمده همکاریهای اقتصادی در درون سازمان در پیامد ابتکاراتی که توسط کشورهای مختلف ارائهشده صورت گرفته است..بهرغم آنکه از آغازین روزهای تشکیل این سازمان ایده جریان آزاد کالا ،نیروی کار و سرمایه ،عمدتاً از طرف دولت چین و نمایندگان آن در جلسات این سازمان مطرحشده ،اما همواره با مخالفتهای فنی و سیاسی روسیه و برخی کشورهای آسیای مرکزی مواجه شده است . ازآنجا که اعضای سازمان به لحاظ قدرت اقتصادی ،نوع اقتصادها و میزان رقابتپذیری نامتوازنی قرار دارند ،اغلب اعضای سنتی سازمان یعنی روسیه و آنها در وضعیت شدیداً کشورهای آسیای مرکزی از رقابت با چین ناتواناند و هراس دارند .به دیگر سخن دستاوردهای نسبی حاصل از جریان آزاد کالا ،نیروی کار و سرمایه به مدل رفتاری آنان شکل میدهد .این ً کشورها عمدتاً صادرکننده مواد خام محسوب میشوند و بازار آنها بهصورت فزاینده در اختیار چین قرارگرفته است .ناتوانی این کشورها در رقابت با اقتصاد شکوفا و تهاجمی چین زمینه را برای مخالفت آنان با آزادسازی تجاری در قالب این سازمان فراهم آورده است .این مخالفت بهویژه از طرف روسیه بهصورت مداوم ابرازشده است بانک توسعه سازمان همکاری شانگهای یکی دیگر از ایدههای مهم همگرایی اقتصادی در این سازمان است .ایده تشکیل این بانک از سالها پیش مطرح بوده است .در اجلاس نخست وزیران این سازمان در سال 2016این ایده به تصویب رسید اما با مخالفت روسیه در اجلاس سران سازمان در همان سال ،سرانجامی نیافت .آن هنگام تاکنون رایزنیهای چین و روسیه برای تشکیل این بانک فرجامی نیافته است . بنابراین میتوان مدعی شد که نقش تعیینکننده روابط قدرت و نیز دستاوردهای نسبی در شکلدهی به مدل رفتاری دولتهای عضو سازمان همکاری شانگهای زمینه را برای شکلگیری نوعی رژیم محدود همکاری امنیتی و اقتصادی فراهم آورده است ،رژیمی که در حوزه امنیت به مقابله با تروریسم ،افراطگرایی و تجزیهطلبی و در حوزه اقتصادی به شکلگیری کنسرسیوم بینبانکی و ایجاد بسترهایی برای همکاری گمرکی محدود مانده است.
همکاری در حوزه انرژی
سازمان همکاری شانگهای تولیدکنندگان و مصرفکنندگان بزرگ انرژی در جهان را گرد هم آورده است .از همین رو ایده شکلدهی به همکاریهای گستردهتر و نوعی همگرایی در این حوزه از همان ابتدا در سازمان مطرح بوده است .نخستین بار در سال 2005روسیه ایده شکلگیری باشگاه انرژی سازمان همکاری شانگهای را مطرح کرد . در سال 2013این ساختار شکل گرفت ،اما تاکنون نتایج چندانی به همراه نداشته است .از منظر ایدهای در قالب این کلاب نیل به بازار واحد انرژی یا شکلدهی به مدل جدید تبادل انرژی و تدوین مشترک استراتژی انرژی اوراسیایی مطرحشده است .حتی برخی از کشورها همچون قزاقستان شکلدهی به فضای مشترک 1انرژی را نیز طرح کردهاند ، اما باشگاه انرژی سازمان همچنان در حد یک ایده باقیمانده است. اما این همکاریها بهصورت دوجانبه و خارج از ساختار باشگاه انرژی سازمان رخداده است .چین در تعامل دوجانبه با کشورهای دارنده انرژی در درون این سازمان از موقعیت مذاکراتی بهتری برخوردار است و تمایلی به تغییر این وضعیت ندارد .عدم تمایل چین را میتوان عامل کلیدی در تداوم نقش حاشیهای این باشگاه در سازمان همکاری شانگهای برشمرد
پذیرش اعضای جدید
در ژوئن 2017، اجلاس آستانه سازمان همکاری شانگهای رسماً هند و پاکستان را به عنوان دو کشور عضو جدید پذیرفت و به اولین توسعه سازمان همکاری شانگهای از زمان تأسیس آن دست یافت و تعداد اعضای کامل آن را به 8 کشور افزایش داد. روند عضویت کامل ایران که در سال 2005 به عنوان عضو ناظر به سازمان همکاری شانگهای پیوسته بود، در سپتامبر 2021 نیز آغاز شد. پيوستن كشورهايي جدید چون ايران به اين پيمان میتواند ظهور قطبهای جديد قدرت در جهان و تشديد تضادهاي بینالمللی را شتاب دهد. اگر شانگهاي مسير يك اتحاديه جديد سرمایهداری را در پيش گيرد، بلوك شرق جديدي شكل میگیرد. اين امر نيز در جاي خود توازن قدرت جهاني را به نفع اتحاديه اروپا تغيير میدهد. بااینحال، اینیک حقيقت است كه سازمان شانگهاي بدون دستيابي به فنّاوری كشورهايي چون ژاپن و آلمان، شانسي براي ابراز وجود در جايگاه یکقطب ندارد. البته اين سازمان ازنظر سياسي- نظامي میتواند نقش ژئوپليتيك مهمي در تحولات جهاني ايفا كند. هماینک اين سازمان به سدي در مقابل آمريكا و نفوذ غرب در منطقه تبدیلشده است و اگر ايران هم به جمع اين كشورها بپيوندد، بدون ترديد گرايش ضد غربی آن به شکل چشمگيري افزايش مییابد. از سوي ديگر تحولات كنوني بر اهميت همكاري كشورها با يكديگر براي مقابله با تهديدات مختلف كه بسياري از آنها ماهيتي بینالمللی یافتهاند، افزوده است. گنجاندن هند به عنوان عضو، الگوی «دو موتوره» چین و روسیه را شکسته است. به عنوان یک کشور بزرگ در جنوب آسیا، الحاق هند به طور مستقیم به تغییراتی در روابط بین کشورهای عمده در سازمان همکاری شانگهای منجر می شود: از روابط دوجانبه بین چین و روسیه به روابط سه جانبه بین چین، روسیه و هند. از “دو واگن” چین و روسیه تا “مثلث استراتژیک” چین، روسیه و هند. از یک گروه از قدرت های بزرگ، چین و روسیه، به سه گروه از قدرت های بزرگ ، علاوه بر این، یکی از خواسته های راهبردی هند برای پیوستن به سازمان همکاری شانگهای جلوگیری از «تسلط» چین در آسیای مرکزی است و روابط پیچیده رقابت و همکاری بین چین و هند تا حدی بر توسعه سازمان همکاری شانگهای تأثیر گذاشت. بنابراین، گسترش سازمان همکاری شانگهای بر پیچیدگی روابط بین قدرت های بزرگ در داخل سازمان افزوده است. اما در عوض، چارچوب اساسی که تحت آن «دو واگن» چین و روسیه به طور مشترک توسعه سازمان همکاری شانگهای را رهبری میکنند، تغییر قابل توجهی نکرده است – در حال حاضر، روابط چین و روسیه در بهترین حالت خود در تاریخ است.
بر اساس سند چشمانداز نقش دولت در تضمین مالکیت، رقابت اقتصادی و پیوستگی تولید دربرگیرنده ابعاد زیر است:ایجاد زیربناهایی متوجه توسعه تجارت، ایجاد تسهیلات برای روانسازی تجارت و توسعه صادرات غیرنفتی، ایجاد قابلیتها و توانمندیهای الزام برای رقابتپذیر شدن، بهبود توان رقابت در بازارهای داخلی در مقابل واردات، گسترش همکاریهای اقتصادی منطقهای و بینالمللی، پشتیبانی از سرمایهگذاری در تولید و عرضه انواع درونمایه و اطلاعات به زبان فارسی در محیط رایانهای، تکیه بر توان افزایش بخش خصوصی و تعاونی، نیاز به یک دگرگونگی صنعتی و اشاعه فناوریهای نوین، همکاری در زنجیرههای تولید و تجارت بینالمللی، ایجاد رابطه منطقی بین دستمزدها و بهره وری .
تا سال 2021، تجارت بین ایران و کشورهای سازمان همکاری شانگهای از مرز 651 میلیارد دلار گذشت و با عضویت رسمی ایران در سازمان همکاری شانگهای، اهرمهای قابلتوجهی برای تهران ایجاد میشود ، زیرا این کشور در موقعیت بهتری برای خنثی کردن تحریمهای غرب بدون دادن امتیاز به کشورها قرار خواهد گرفت. که آنها را تحمیل کرد. علاوه براین، ایران میتواند از ظرفیت چین و روسیه برای مقابله با فشار غرب استفاده کند. در حال حاضر، ایران منتظر هرگونه تحولات جدیدی در شورای امنیت است، اما همزمان برای نهایی کردن یک قرارداد 25 ساله با چین و یک قرارداد بلندمدت با روسیه تلاش میکند. درنهایت، در این چارچوب، عضویت رسمی ایران در سازمان همکاری شانگهای میتواند امنیت منطقهای را تقویت کرده و پیامی از وحدت ارسال کند. بااینحال، چالشهای عمدهای وجود دارد که میتواند مانع از تحقق این مزایا شود. ایران به دلیل کمبود در شبکههای ریلی و جادهای مدرن و عدم دسترسی به بندر ، بهعنوان یک مسیر ترانزیتی اصلاً جذاب نیست. توسعه امکانپذیر است، اما ایران در تأمین مالی ارتقاهای گسترده با مشکلاتی مواجه است که با عضویت در سازمان همکاری شانگهای کاهش نخواهد یافت. علاوه براین، نه چین (مهمترین عضو سازمان همکاری شانگهای) و نه هند آنطور که انتظار میرفت در ایران سرمایهگذاری نکردهاند. به نظر نمیرسد هیچیک از این دو کشور مایل به تحریک واکنش آمریکا باشند و بعید است که عضویت رسمی در سازمان همکاری شانگهای این واقعیت را تغییر دهد.
پیوستن کامل جمهوری اسلام ایران به شانگهای بیشک گرایشها و اهداف ضد غربی این سازمان را افزایش خواهد داد. کارشناسان همواره از دو مثلث اتحاد به عناوین ایران-چین-روسیه و یا ایران-هند-روسیه در کنار اتحاد سهگانه چین-هند-روسیه ام بردهاند و چنین اتحادها و ائتلافهایی را در حقیقت سری در مقابل سیاستهای یکجانبه گرایانه آمریکا در منطقه آسیا و در سطحی فراتر در کل نظام بی المللی بهمنظور بر هم زدن نظم موردنظر آمریکا قلمداد میکنند. مقامات آمریکایی نیز در ابتدا اهمیت SCO را نادیده گرفتند ولی بعد ازآنکه ازبکستان در 2005 از آمریکا خواست تا پایگاه K2 را ترک کند توجه بیشتری را برای سیاستمداران کاخ سفید برانگیخت.کارشناسان بر این باورند، ایران برای افزایش و ارتقای جایگاه خود در منطقه و جهان، نیازمند مشارکت در ترتیبات منطقهای از جمله عضویت در سازمانهای همکاری منطقهای است، در واقع یکی از مهمترین بخشهای فرصتساز برای ایران در این سازمان، استفاده از توان لجستیکی کشور است. بر این اساس کریدورهای بینالمللی و منطقهای دارای ظرفیتهای همکاری ایران با سازمان شانگهای عبارتند از: کریدور شمال – جنوب، کریدور تراسیکا، کریدور سهگانه آلتید، کریدور شرق-غرب، کریدور چابهار- زاهدان- مشهد (محورشرق)، کریدورهای حمل و نقلی سازمان همکاریهای اقتصادی اکو، کمربند جادهابریشم اقتصادی قرن21 و …..
نتیجه گیری
سازمان همكاري شانگهاي با اصول زیر بنایی خود که شامل توجه به هدف و اصول منشور ملل متحد، احترام کشورها به استقلال یكدیگر ، عدممداخله در امور داخلی یكدیگر و عدم بکار بردن زور یا تهدید و برابري همه اعضا تلاش داشته است تا در برابر ایجاد ساختارهای بینالمللی که همسو با اهداف و منافع آمریکا شکلگرفته پا به عرصه بگذارد. شانگهای همکاری هایی را ميان اعضاي خود در سه زمينه سياسی و امنيتی اقتصادي و بازرگانی و تجاري و همچنين درزمینه اجتماعی فراهم کرده است . در این میان حضور قدرتهای بزرگی چون روسیه ، چین که ازلحاظ منابع متعدد و توان نظامی دارای جایگاه برجستهای در جهان هستند منجر شده است تا شانگهای یک سازمان رقیب از دید محافل غربی نیز شناخته شود. باید در نظر گرفت شانگهای از نظر امنيتی اهدافی چون رویکرد ضد تروریستی ضد تجزیهطلبی و همچنین برگزاری رزمایشهای مشترک را دنبال کرده است همچنین همکاری های تجاري و اقتصادي ميان اعضا در جهت تقویت روابط و همچنین براي تأمین امنيت و ثبات در منطقه اتخاذشده است. در این میان عضویت ایران در سازمان همكاري شانگهاي میتواند بسيار مثمر ثمر باشد زیرا ایران از داشتن مزایایی همچون انرژی و موقعیت ژئوپلیتیک مناسب هم دارای مزایایی برای شانگهای است و هم اینکه میتواند از مزایای این همکاری استفاده کند. این مزایا هم به لحاظ ایدئولوژیکی و هم اقتصادی و امنیتی میتواند به نفع ایران باشد. از لحاظ ایدئولوژی رویکرد ضدآمریکایی و انتقاد از سیاستهای یکجانبهگرایی این کشور در راستای همان نظر شانگهای است. در خصوص انرژی نیز ایران میتواند نقش برجستهای را ایفا کند و از نظر اقتصادی نیز موقعیت ایران به رشد اقتصادی شانگهای کمک میکند.