در پی تحولات پیچیده و چندوجهی سوریه و بهرهگیری از خلأ قدرت ناشی از سقوط دولت بشار اسد، ارتش اسرائیل با استقرار در مناطق همجوار بلندیهای جولان اشغالی، گمانهزنیهای گستردهای را در مورد اهداف بلندمدت و راهبردهای منطقهای خود برانگیخته است.
در حالی که در ابتدای امر، برخی تحلیلگران حضور اسرائیل را به عنوان اقدامی موقتی و صرفاً با هدف تامین امنیت مناطق اشغالی و جلوگیری از نفوذ گروههای تروریستی ارزیابی میکردند، گزارشهای اخیر منتشر شده در رسانههای عبری، پرده از برنامهای جامع و بلندمدت برای حضور دائمی و استقرار نظامی مستحکم در مناطق اشغالی سوریه برمیدارد.
از حضور تاکتیکی موقت به استراتژی استقرار دائمی
در بدو امر، حضور نظامی محدود ارتش اسرائیل در مناطق حائل همجوار بلندیهای جولان پس از فروپاشی حکومت بشار اسد، با توجیهاتی از قبیل ضرورت حفظ امنیت مرزها، مقابله با تهدیدات گروههای جهادی و جلوگیری از گسترش دامنه نفوذ نیروهای همسو با ایران، بهمثابه اقدامی تاکتیکی و موقت قلمداد میشد. حتی برخی از تحلیلگران، با استناد به تغییرات احتمالی در معادلات قدرت پس از جنگ داخلی سوریه، حضور یا عدم حضور ارتش اسرائیل در مناطقی استراتژیک نظیر کوه حرمون را منوط به رویکرد و تعامل دولت جدید سوریه با اسرائیل میدانستند.
با این حال، گذشت حدود دو ماه از استقرار نظام سیاسی جدید در سوریه و علیرغم اظهارات احمد الشرع، نماینده دولت دمشق، مبنی بر عدم تمایل به درگیری نظامی با اسرائیل، گزارشهای موثق منتشر شده در رسانههای عبریزبان حاکی از تغییر راهبردی در رویکرد اسرائیل است.
بر اساس این گزارشها، رادیو ارتش اسرائیل با انتشار خبری رسمی اعلام کرد که حضور نیروهای اسرائیلی در خاک سوریه دیگر یک اقدام موقتی و محدود به ملاحظات تاکتیکی نیست، بلکه رژیم صهیونی در حال احداث یک سایت نظامی مجهز و دائمی در منطقه حائل امنیتی است. این تغییر رویکرد، نشاندهنده برنامهریزی بلندمدت اسرائیل برای تثبیت حضور نظامی خود در سوریه و بهرهبرداری از این موقعیت به منظور پیشبرد اهداف راهبردی در منطقه است.
در سودای “نظم نوین” منطقهای
هرچند مقامات رسمی اسرائیل همواره بر نگرانیهای امنیتی ناشی از حضور و فعالیت گروههای تروریستی در مناطق مرزی و احتمال همکاری شبهنظامیان وابسته به تحریرالشام با گروههای فلسطینی تأکید کردهاند، اما شواهد و قراین موجود حاکی از آن است که اهداف رژیم صهیونی از حضور دائمی در سوریه، بسیار فراتر از ملاحظات و نگرانیهای امنیتی است.
به نظر میرسد هدف اصلی اسرائیل، ایجاد “نظم نوین” در غرب آسیا بر اساس منافع و مطالبات خود است. بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل، در سخنرانی خود پس از عملیات طوفان الاقصی در هفتم اکتبر، از ایجاد نظمی نوین در سراسر منطقه سخن به میان آورده بود. تحلیلگران معتقدند این “نظم نوین” دربردارنده اقداماتی چون حذف یا تضعیف مخالفان اسرائیل در منطقه شامات و دیگر مناطق غرب آسیا، گسترش عمق ژئوپلیتیکی اسرائیل و دریافت تضمینهای امنیتی است.
اشغال بخشهایی از خاک سوریه، اصرار بر خروج نیروهای حزبالله از جنوب لبنان و در نهایت، کوچ اجباری فلسطینیها از نوار غزه و کرانه باختری و الحاق این مناطق به سرزمینهای اشغالی، اهداف اصلی نتانیاهو در تحقق این سناریوی بلندپروازانه است.
نشانههای راهبرد اشغال تدریجی
از زمان سقوط حکومت بشار اسد، رژیم صهیونیستی به تدریج و به صورت سیستماتیک، حضور نظامی خود را در خاک سوریه گسترش داده است. بر اساس گزارشهای منابع اسرائیلی، ارتش این کشور تاکنون حدود ۶ کیلومتر مربع از اراضی سوریه را به تصرف خود درآورده است. این مناطق عمدتاً شامل بلندیهای جولان اشغالی و مناطق اطراف آن میشود.
همچنین، اسرائیل اعلام کرده است که قصد دارد تا پایان سال جاری میلادی، سه تیپ نظامی را به صورت دائمی در مناطق حائل و امنیتی در داخل خاک سوریه مستقر کند. این اقدامات، نشاندهنده راهبردی مبتنی بر اشغال تدریجی و تثبیت حضور نظامی درازمدت در این کشور است.
پیامدهای ژئوپلیتیکی حضور دائمی اسرائیل در سوریه
حضور دائمی نیروهای اسرائیلی در خاک سوریه میتواند پیامدهای جدی و گستردهای برای معادلات قدرت منطقهای و امنیت بینالمللی داشته باشد. این اقدام میتواند به موارد زیر منجر شود:
افزایش تنشها و درگیریها: تثبیت حضور نظامی اسرائیل در سوریه میتواند به تشدید تنشها و درگیریهای نیابتی بین بازیگران منطقهای و بینالمللی، بهویژه بین اسرائیل، ایران و گروههای همسو با آنها منجر شود.
تضعیف حاکمیت سوریه: حضور نیروهای خارجی در خاک سوریه، تضعیف حاکمیت ملی این کشور و تشدید بحرانهای سیاسی و امنیتی داخلی را در پی خواهد داشت.
نقض قوانین بینالمللی: اشغال و تصرف اراضی یک کشور مستقل، نقض صریح قوانین بینالمللی و اصول حاکم بر روابط بینالملل است و میتواند به بیثباتی بیشتر در منطقه منجر شود.
ابزاری برای فشار: حضور دائمی نیروهای اسرائیلی در سوریه میتواند به عنوان اهرمی برای اعمال فشار سیاسی و اقتصادی بر دولت سوریه و دیگر کشورهای منطقه مورد استفاده قرار گیرد و مانع از استقلال عمل و اتخاذ تصمیمات مستقل از سوی آنها شود.
تغییر موازنه قدرت: استقرار دائمی اسرائیل در سوریه، موازنه قدرت منطقهای را به نفع اسرائیل و متحدانش تغییر میدهد و میتواند موقعیت و نفوذ سایر بازیگران منطقهای را تضعیف کند.
ضرورت واکنش منطقهای و بینالمللی برای جلوگیری از تشدید بحران
گزارشهای منتشر شده در رسانههای عبری، بیانگر طرحی جامع و بلندمدت از سوی اسرائیل برای حضور دائمی در سوریه است. این طرح، فراتر از ملاحظات امنیتی، با هدف ایجاد “نظم نوین” در منطقه بر اساس منافع اسرائیل تدوین شده است.
حضور دائمی اسرائیل در سوریه میتواند پیامدهای جدی برای ثبات منطقه و امنیت بینالمللی داشته باشد. در این شرایط، واکنش قاطع و هماهنگ از سوی کشورهای منطقه، سازمانهای بینالمللی و قدرتهای جهانی برای جلوگیری از تشدید بحران، توقف اقدامات تجاوزکارانه اسرائیل و حمایت از حاکمیت و تمامیت ارضی سوریه، ضروری است.